روزانه شیرین عسل
سلام جیگرم بعد از چند روز اومدم تا برات بنویسم خیلی دوست دارم عزیزم ماشالله روز به روز شیرین تر میشی عسل مامان حرف زدنت هم جالب تر میشه مثلا به یخمک میگی مخمک یا میخوای مادرجون رو صدا کنی از اونجایی که خیلی تنبل هستی بهش میگی در جون بهت گفتم تنبل به خاطر اینکه یه وقت هایی اکه بگم برو چیزی بیا میگی من خستم پنجشنبه شب مهمون داشتیم تو هم اونشب کلی با زهرا بازی کردی راستی یه خبر 26خردادبابا با مادرجون میره مکه 12روز تنها میمونیم خیلی دلم براش تنگ میشه از الان غصم شروع شده ولی میره برات کلی سوغاتی میاره انشالله که سلامت برن و برگردن امشب قراره ببریمت پارک چون از دیروز بهم میگی منو ببر پارک دیشب که میگفتی شام درست ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
12:46