مسافرت شیرین عسل
سلام عسلم بعد از چند وقت تاخیر اومدم به وبلاگت سر زدم تا برات از مسافرت هایی که رفتیم بنویسم
شب عید فطر قرار شد بریم ارومیه وسیله هامون رو جمع کردیم و به سمت ارومیه راهی شدیم موقع اذان
در بویین زهرا پیاده شدیم افطار کردیم بعد راه افتادیم به سمت ارومیه خلاصه تا این که صبح رسیدیم مرند
ناهار رو خونه فامیل مادرجون خوردیم به عمه مادرجون هم سر زدیم بعداز ظهر راه افتادیم تا این که شام
رسیدیم خونه عمو اصغر خلاصه 5روز اونجا موندیم موقع برگشت مامانم زنگ زد گفت سرم شکسته کلی
ناراحت شدم و گریه کردم صبح که رسیدیم خونمون فرداش رفتیم شمال خونه مامان بزرگم که مامانم
رو ببینم خلاصه یک هفته بابا رو تنها گذاشتیم این چند روز هم تو شمال کلی بهت خوش گذشت ولی
2روز آخر مریض شدی و اصلا غذا نمیخوردی چون زبونت از گرما جوش زده بود بدنت هم کلی جوش زده بود
دکتر بردمت گفت حساسیت . بابا هم جمعه اومد دنبالمون برگشتیم خونه .
دوسسسسسسسسسسست دا رم عزیییییییییییییییییییییزم. اینم عکسای خوشگلت
علی کوچولو در حال کار کردن در مرند
علی آقا خونه طاها کوچولو
شیرین عسل و طاها کوچولو
اینم دریاچه ارومیه که کلی از دریاچه خشک شد
اینجا هم شمال