علیعلی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

علی شیرین عسل

خاطرات روزانه علی کوچولو

1391/5/17 2:30
290 بازدید
اشتراک گذاری

 

red hearts 

سلام عزیزم یه چند وقتی هست که نتونستم بیام برات بنویسم از هفته پیش برات بگم پنجشنبه رفتیم بیمارستان ملاقات عمو نادرتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

حالش از روزهای قبل بهتر بود خداروشکرتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

از اونجا هم رفتیم خونه عمو جعفر افطار رو اونجا موندیم بعداز افطار هم رفتیم خونه دایی حسن فردا صبحش رفتیم خونه خونه عمو ناصر پسردایی بابایی تو کلی سارا رو اذیت کردی هر چی میخوردی میدادی به اون میگفتی بیا بخور در حالی که اون فقط ٢ماهشهتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

 

افطار رو اونجا موندیم از اونجا با دایی حسن اینا رفتیم پارک گلسارتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

اونجا مجسمه زرافه بود خیلی میترسیدی بهش نزدیک نمیشدی خلاصه اون شب هم خوش گذشت تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

فردای اون روز هم دعوت بودیم خونه اقا جواد پسردایی بابا افطار رو خوردیم اخر شب هم اومدیم خونه  این چندروز بهت خوش گذشت   امشب هم دعوت بودیم خونه مرتضی اینا  همه اونجا بودند زندایی هم برات ماشین خرید کلی ذوق کردی تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

اونجا همش با ماشین بازی میکردی الانم اومدیم خونه خسته شدی خوابیدی

red hearts

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)