حرف های شیرین عسل

سلام پسرم امروز بعدازظهر میخواستی بری خونه اقاجونت منم زنگ زدم

اومدن بردنت منم حوصلم سررفته بود چون تو که میری خونمون ساکت

میشه اومدم پای لب تاب و کلمه های جدیدی رو که تو دوسال و سه

ماهگیت یاد گرفتی رو بنویسم

کبریت=بیکید   طالبی=طابلی   شکلات=دقلات      تصادف=تبادس  

تولد=تبلد     یخ=دخ     چایی=دایی      چاقو=داقو     برو=بیو 

شرت=درت      برق=بم  گوجه=گزه