روزانه گل پسرم
سلام پسرم دیروز با مرتضی اینا قرار گذاشتیم که شب باهم بریم رنگین کمان تو هم کلی ذوق کردی
قربونت برم که هروقت اسم شهر بازی میاد اینقدر خوشحال میشی خلاصه بعداز افطار بردیمت شهربازی
کلی اونجا بازی کردی بعداز شهربازی هم با مرتضی رفتیم بستنی خوردیم بابات هم هوس کباب ترکی کرده
بود رفتیم خریدیم و خوردیم تو هم که از همه ما گشنه تر نوش جونت پسرم . اومدیم خونه و خوابیدی ولی
ساعت 3شب تو خواب زدی زیر گریه کلی گریه کردی نمیدونم چه خوابی دیدی فقط میگفتی مال خودمه
خلاصه یک ربع داشتی گریه میکردی هرچی صدات میکردیم جواب نمیدادی فقط گریه گریه ............
امشب هم قراره بریم احیا فکر کنم تا صبح بیدار بمونی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی