مادر تنها کسیه که میتونی براش ناز کنی، سرش داد و بیداد راه بندازی، باهاش قهر کنی!!! اما با اینکه تو مقصر بودی بازم با یه بشقاب غذا، با لبخند میاد و میگه: با من قهری با غذا که قهر نیستی !!! ...
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم... برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟ خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟ پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد ... اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت: باران احمق! ... این است معنی مادر .......... ...
شب که میشه ستاره ها راهی آسمون میشن دور و بر ماه میشینن همدل و همزبون میشن شب ها بیا کنارهم به آسمون نگا کنیم ستاره ها را ببینیم با همدیگه دعا کنیم به یاد بیاریم که خدا ما آدما را آفرید ماه قشنگ نقره ای ستاره ها را آفرید بیا با هم بگیم خدا، خدای پاک و مهربون هر کسی که به یادته  ...